Miow

 

بعضی وقت ها یک کتاب را بارها و بارها می‌خوانم. خوبیِ کتاب‌ها این است که هیچوقت تغییر نمی‌کنند. مردم می‌گویند از روی جلد کتاب نمی‌شود در مورد داخلش قضاوت کرد اما درست نیست چون داخلِ کتاب از همان چیزی حرف می‌زند که جلدش میگوید. و مهم نیست چند بار یک کتاب را می‌خوانید چون کلمه‌ها و عکس‌هایش تغییر نمی‌کنند. می‌توانید یک کتاب را هزاران بار ببندید و باز کنید و هیچ چیزش تغییر نکرده باشد. همه چیز همان‌طور است که قبلاً بود. همه‌ی کلمه‌ها. جدول‌ها و عکس‌ها با همان رنگ‌هایی که بودند.

کتاب‌ها مثل آدم‌ها نیستند‌. همیشه یک جور هستند.

 

پی‌نوشت: آرتشو که دیدم یاد کیتلین افتادم.دختری که بیماری آسپرگر داره و همینی که دیالوگشو نوشتم:")

آسپرگر: نوعی بیماری از گونه‌ی اوتیسم اما خفیف‌تر است که در آن بیمار مشکل ارتباط و واکنش صحیح دارد.

 

کتاب: مرغ مقلد (نوشته‌ی کاترین ارسکین)